اهمیت مالک برای موفقیت پروژه در آلمان
به گزارش سایت ساختمان : در آلمان، این تمایل وجود دارد که شرکت‌های ساختمانی اولین ذینفعان کل فرآیند پروژه هستند که اصول ناب یا حداقل ابزارهای ناب را به کار می‌گیرند. وقتی به عنوان مالک کار می کنم، اغلب از خودم می پرسم، اگر اصول ناب فقط در فرآیندهای پیمانکار اجرا شود، چقدر می تواند یک پروژه / سایت ساخت و ساز ارزان شود.
بسیاری از شرکت های طراحی و شرکت های مدیریت پروژه هنوز تمایلی ندارند و معمولاً با رویکرد ناب آشنا نیستند. یکی از جنبه های اصلی ساخت و ساز ناب این است: “همه ذینفعان از اهمیت برنامه ریزی مشارکتی آگاه هستند”. اگر فقط یکی از طرفین درگیر سعی کند به طور مشترک کار کند، چگونه می تواند کار کند؟ مطمئناً، یک پیمانکار می‌تواند با تمام پیمانکاران فرعی خود به این روش کار کند، اما اگر کل فرآیند توسعه طراحی ورودی‌های پیمانکاری که در سایت کار می‌کند از دست رفته باشد، طراحی می‌تواند با آنچه پیمانکار نیاز دارد بسیار متفاوت باشد. به احتمال زیاد، پیمانکار باید پیشنهاد و صورت‌حساب قبلی را تعدیل کند، زیرا مالک/طراح اراده لازم برای تصمیم‌گیری برای بهترین پروژه را ندارد و حتی بیشتر، باید تغییراتی در قرارداد قبلی ایجاد کند. اما این چگونه کار می کند؟ من مایلم از پیمانکارانی که در این شرایط بوده اند بازخورد دریافت کنم. سوالی که از این موضوع حاصل می شود این است: “چگونه می توانید صاحبان، طراحان و مدیران پروژه های بیشتری را متقاعد کنید که ناب برای آنها نیز مفید است؟” طبق تجربه من، مالک باید توسعه پروژه را از نزدیک در تمام مراحل مختلف، از ابتدای طراحی شروع کند تا بتواند تصمیم درست و با تجربه برای پروژه بگیرد. در این صورت، به کارگیری اصول ناب امکان پذیر است و منجر به پروژه های موفق خواهد شد. اگر فقط یکی از ذینفعان روش شناسی را اعمال کند، رابط بین مشتری و پیمانکار نمی تواند به خوبی اداره شود.
سوال دیگری در رابطه با مشکل بالا وجود دارد. چگونه می توانید به مالکان آگاه شوید که نقش مهمی در یک پروژه سرمایه ای دارند، خواه ناب باشد یا خیر؟ حتی در شرکت من، توضیح دادن به بسیاری از مدیران پروژه سخت است که آنها باید در مرحله طراحی و ساخت مشارکت فعال داشته باشند. اگر به مشتریان تجاری عمده، به ویژه در تجارت خصوصی نگاه کنید، اغلب هیچ دانشی در مورد اینکه چگونه یک پروژه باید توسط مشتری پشتیبانی شود، وجود ندارد. معمولا این شرکت ها یک شرکت مدیریت پروژه را برای انجام این کار استخدام می کنند. اما منافع یک مشتری را نمی توان با شرکت های مدیریت پروژه خارجی جایگزین کرد. بنابراین، برای داشتن یک پروژه ناب موفق با یک شرکت مدیریت پروژه، شرکت باید دانش مشارکت و رهبری مشتری را داشته باشد! آنها نیاز به آموزش و متقاعد کردن مشتری برای ایفای نقش فعال دارند. این سوال منحصر به فرد من از همه است: “چگونه می توان این را به منظور تسریع در کاربرد و موفقیت ساخت ناب منتقل کرد؟” همانطور که از چندین کشور اروپایی می دانیم، قانونگذاری کشور می تواند یک پاسخ را بدهد. اما مجموعه ذهنی خاص مسئله قانون نیست، بلکه درک اصول کار مشترک و یادگیری است که به دست آوردن آن بسیار دشوارتر است.
