درد و دل سرپرست کارگاه ( درباره کارگاه می گوید)
به گزارش سایت ساختمان : من به عنوان یک سرپرست، به این واقعیت میبالم که پروژههایی که در زمان مقرر به پایان میرسند، هستند. من به یک سایت کار ایمن افتخار می کنم. من به یک سایت کار تمیز افتخار می کنم. من در این صنعت بزرگ شدهام تا کار را در جای خود قرار دهم و با انجام آن پول از دست ندهم. در حین اجرای پروژه ام، آموزش دیده ام تا به دنبال چیزهایی باشم که بتوانم به آنها واکنش نشان دهم. یک ریل محافظ پایین است، به کسی بگویید آن را درست کند. محل کار کثیف است، به یکی بگو پاکش کند. یک پیمانکار پشت سر می دود، با چوب بیسبال آنها را بزن تا کاری را که من می خواهم انجام دهند. من هنوز واقعاً از این تکنیک برای نگه داشتن پیمانکاران در برنامه استفاده نکرده ام، لطفاً آن را به معنای واقعی کلمه نگیرید. در واقعیت، گاهی اوقات هر ترفندی را که یاد گرفتهام امتحان میکنم تا کار را به موقع تحویل دهم و بخشهایی از پروژه هنوز عقب مانده است. من به این درک رسیده ام که نسبت به مسائلی که در حال حاضر اتفاق می افتد واکنش نشان می دهم. به اصطلاح دارم با آتش می جنگم.
با خودم می گویم، در پروژه بعدی ام از این موضوع جلوگیری خواهم کرد. با این حال، تلاش های بهبود من همیشه شکست می خورد. من سال ها پیش با آخرین سیستم برنامه ریز (LPS) آشنا شدم. LPS یک فرآیند مدیریتی است که توسط مؤسسه ساخت و ساز ناب علامت تجاری دارد. من آن را یاد گرفتم و تصمیم گرفتم از آن به عنوان ابزار خود برای دستیابی به برتری ساخت و ساز استفاده کنم. من تلاش زیادی کردم تا پیمانکاران را مجبور به استفاده از سیستم و پاسخگویی آنها کنم. من می گویم نتایج دور از انتظار من بود. پروژه من همچنان عقب مانده از برنامه اجرا می شد که منجر به ساعات طولانی و نیروی انسانی بیشتری برای تحویل پروژه در زمان مقرر شد.
کمی بیش از ۳ سال طول کشید تا مغزم کلیدی را پیدا کند که لامپ بدون چربی را روشن می کند. پافشاری و اعتقاد من به سیستم به این جستجو کمک کرد. این واقعاً یک لحظه “لامپ” برای من بود. من از یادگیری قبلی می دانستم که LPS یک کار تیمی است، اما آن را درک نمی کردم. سالها تمرین Last Planner System باعث شده است که بفهمم بدون ذهنیت خاصی نمی توان پایه و اساس راه اندازی LPS را برای موفقیت ایجاد کرد.
اگر انتظار دارید Last Planner System به پروژه شما کمک کند، ابتدا باید پایه و اساس ایجاد شود. با تیم شما شروع می شود. زمانی که من شروع به مدیریت تیمی از افرادی کردم که بر اساس نیازهای خود می توانند درخواست کنند، اوضاع در محل کار تغییر کرد. زمانی که پیمانکاران به تعهدات خود عمل کردند، ما شروع به دیدن یک گردش کار قابل پیش بینی کردیم. من دیگر برنامهای غیرممکن را “فشار” نمیکردم. برنامه همچنان سخت تلقی می شد، اما تیم ما تحت تأثیر مسائل معمولی که باعث عقب افتادن کار می شود، غرق نشد. کار به عنوان یک تیم به ما این امکان را داد که از فرآیند Last Planner System نهایت استفاده را ببریم.
تیم پیمانکاران طرح کشش را ایجاد کردند. مدیران پروژه مقالات ارسالی و نقشه های فروشگاه را به موقع دریافت کردند تا امکان ساخت بر اساس برنامه زمانبندی فراهم شود. پیمانکاران در طول فرآیند آماده سازی، محدودیت ها را ابلاغ کردند. تیم ما در حال حذف آن محدودیتها بود زیرا ما به کسی قول دادیم که آن را حل کند. وقتی موفق به تحویل نشدیم، علت اصلی را شناسایی و آن را اصلاح کردیم. ما به عنوان یک تیم برای ریکاوری مجدد برنامه ریزی خواهیم کرد. این اتفاق بیشتر از آنچه که ما دوست داشتیم رخ می داد، اما قبل از اینکه بر برنامه ما تأثیر بگذارد، به مسائل پرداختیم. تقریباً همیشه، مسائل به موقع حل میشد تا کار طبق برنامه ادامه یابد. به نوعی از آتش سوزی جلوگیری می کردیم. در طول جلسات برنامه کاری هفتگی، سرکارگرها نسبت به کارهایی که انجام خواهند داد با یکدیگر تعهد میکنند. محدوده بعدی کار می تواند تاریخ شروع آنها را بر اساس آن برنامه ها تعیین کند.
این به دلیل بنیادی که تیم ما به طور طبیعی ساخته بود ممکن شد. ما بر ایجاد یک محیط تیمی با جستجوی نظرات یکدیگر و سپس اقدام بر اساس آن ورودی تمرکز کردیم. این باعث ایجاد اعتماد در بین اعضای تیم شد. با فرض اینکه پیمانکاران بهترین منافع پروژه را در ذهن داشتند، به آنها قدرت می داد تا مالکیت آن را بر عهده بگیرند. مقصر دانستن علت اصلی مشکل و نه شخص به ایجاد مسئولیت در قبال تعهدات ما کمک کرد. ما به سرعت یاد گرفتیم و اقدامات عمدی برای اصلاح مسائل انجام دادیم.
پایان این پروژه خاص به موقع به پایان رسید. ما در هفتههای پایانی ساعتهای زیادی کار نکردیم، پیمانکاران نیروی انسانی اضافی اضافه نکردند و کار مجدد در هفتههای پایانی مشکلی نداشت. موارد لیست پانچ زودتر از بسیاری از پروژه ها مطرح شد و این لیست بسیار کوتاه بود.
از آنجایی که استفاده از سیستم آخرین برنامهریز به استاندارد صنعت ما تبدیل میشود، به خاطر داشته باشید که اولین قدم تغییر طرز فکر و ایجاد پایهای از کار تیمی، اعتماد و مسئولیتپذیری است. افرادی که به عنوان یک تیم گرد هم می آیند تا یک هدف مشترک را به انجام برسانند، همیشه بهتر از افرادی که فقط به اهداف خود علاقه مند هستند، عمل می کنند. در حال حاضر، شیوههای استاندارد صنعت فشاری را بر افراد برای انجام کار وارد میکند. این باعث ایجاد افرادی می شود که بر اساس آنچه برای خود و شرکتشان مناسب است تصمیم می گیرند. مدیریت پروژه اغلب سعی می کند این طرز فکر را از طریق یک نوع سیستم مدیریت “فرماندهی و کنترل” کنترل کند.
یک پروژه LPS را با سیستم “فرماندهی و کنترل” مدیریت نکنید. نقش رهبری را بپذیرید که به شما امکان می دهد تیم خود را توانمند کنید. اگر سرپرست باشید، متوجه خواهید شد که فعالیت های روزانه شما بیشتر به مدیریت تصویر کلان پروژه می پردازد تا تمرکز بر برنامه و پیمانکاران. اگر یک نرده محافظ پایین باشد، کسی که آن را شکسته آن را تعمیر می کند. محل کار کثیف نمی شود زیرا مردم بعد از خود تمیز می کنند. هنگامی که ورق تمام شد، نقاش برنامه ریزی کرده است که منابعی را برای کار روی دیوارها در روز بعد اختصاص دهد. اینها چند نمونه بسیار اساسی از نتایجی هستند که هنگام استفاده از Last Planner System برای مدیریت یک پروژه مشاهده می شوند. ارزشی که به فعالیت های روزانه من اضافه کرده است، قیمتی ندارد. تشخیص ضایعات و انجام اقدامات عمدی برای از بین بردن آن، اکنون جایی است که بیشتر انرژی خود را متمرکز می کنم. من از تعقیب مداوم پیمانکاران برای تکمیل کار، رسیدگی به نگرانی های ایمنی و هماهنگ کردن کارهایی که نمی توانم انجام شوند خسته نشده ام.
اگر شما یا شرکتتان از سیستم آخرین برنامهریز استفاده میکنید، همیشه به یاد داشته باشید، موفقیت آن با یک طرز فکر ناب و پایهای از فرضیات شروع میشود که بهشدت متفاوت از آنچه در گذشته آموختهایم. نظرات و انتقادات شما مورد استقبال و تشویق قرار می گیرد.
منابع
۱. گلن بالارد (۲۰۰۰). آخرین سیستم برنامه ریز کنترل تولید